اینکه بدانیم برای چه کسی و با چه سطحی از اطلاعات مینویسیم بسیار حائز اهمیت است. به بیان دیگر باید جامعه هدف خود را به درستی شناسایی کنیم و بر اساس آن دست به قلم شویم.
به یاد دارم متنی آموزشی میخواندم که به دلیل کثرت لغات ناشناخته و منسوخ، مدام برنامه دیکشنری تلفن همراهم را باز میکردم تا بلکه بتوانم بفهمم منظور نویسنده دقیقاً چیست.
میدانم کلمات بسیاری وجود دارند که به گوش ما آشنا نیستند و این هیچ بد نیست که به واسطه خواندن متنی جدید دایره واژگانمان تقویت شود اما منظورم از بیان این خاطره این بود که نویسنده به درستی سطح جامعه هدف خود را ارزیابی نکرده بود و این باعث دلزدگی مخاطب میشد. من ناچار بودم آن متن را بخوانم اما پس از اتمام آن هرگز به دوباره خوانی آن فکر نکردم. چون توانستم نوشتههای دیگری بیابم که بیان شیوا و رساتری داشتند.
اینکه نویسنده رده سنی مخاطب را در نظر داشته باشد، بداند هدف او از خواندن این متن چیست، این متن جوابگو کدام نیاز او میتواند باشد و مخاطب چه اطلاعاتی دارد، باعث میشود تا با سبک و سیاق متفاوتتری بنویسد.
خواننده وقتی با متنی روان روبه رو شود، متنی که از آن ابتدا به او میفهماند که نویسندهٔ آن او را درک میکند، با او هم نظر یا هم درد است و به سادهترین شیوه ممکن اطلاعات مفید را صاف و پوست کنده به او میدهد، بی درنگ جذب آن میشود.
دیگر سراغ نوشتههایی نمیرود که نویسنده سعی دارد فخر بفروشد. با بیان کلمات منسوخ و مهجور به او بفهماند که از او بیشتر میفهمد و آن قدر در ارائه راهکار تعلل کند و لقمه را دور سرش بگرداند که آخر کار هم خواننده از خواندن آن متن چیزی عایدش نشود و به نظرش بیاید این اتلاف وقتی بیش نبوده است.
هدف از نوشتن برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات است. پس ضروری است بدانیم این اطلاعات برای چه افرادی اهمیت دارد برای چه شخصی مینویسم.
هنر در این است که بتوانیم متنی پربار را به سادهترین شیوه ممکن برای مخاطب به نگارش در بیاوریم.
مخاطب با دیدن چند کلمه نا آشنا فریب نخواهد خورد. او حتی با خواندن سادهترین متنها هم متوجه جایگاه نویسنده و سطح اطلاعات او و تسلطش بر موضوع میشود.
توجه کنیم که سادگی با بیمایگی توفیر دارد. هر متن ساده صرفاً محتوای سخیفی ندارد و اعتبار ما با بیان سخت و مبهم افزوده نخواهد شد پس تا حد امکان ساده بنویسیم.
ویژگیهای متن ساده
– جملات کوتاه و روان
– استفاده از کلمات و عبارتهای آشنا و متداول
– بیان واضح مقصود نویسنده
– زبان صمیمی
– استفاده به جا از علایم نگارشی و حرکتها
– عدم تکرار غیر ضروری مطالب و موجز نویسی
– استفاده از مثالهای روشن یا قصه گویی
– ارجاعات مناسب و کم
– پرهیز از به کار بردن چند کلمه مترادف در یک جمله
– اجتناب از کلی گویی
– عدم استفاده مکرر از آرایه های ادبی
– پرهیز از به کار بردن غیر ضروری کلمات زبانهای دیگر در نثر فارسی
دیدگاهها