
مطمئناً برای شما هم پیش آمده که بخواهید چیزی بنویسید اما ندانید در رابطه با چه چیزی بنویسید یا از کجا شروع کنید. موضوعاتی که پیشتر نوشتهاید دیگر ملالآور شدهاند یا احساس میکنید ایده و حرف جدیدی برای گفتن ندارید. آیا از نوشتن دست میکشید تا ایدهی جدید و نابی به ذهنتان برسد؟
من با استفاده از لیستی که آن را “لیست سوژهها” نامیدهام هیچ وقت درگیر پیدا کردن موضوع نمیشوم. کافی است نگاهی به این لیست بیندازم تا جرقهای در ذهنم شکل بگیرد و آن وقت بی درنگ به سراغ نوشتن میروم.
گزینههای موجود در لیست سوژههایم و کارکرد هریک را به اختصار برایتان شرح میدهم:
۱- صفحات صبحگاهی
هر روز صبح بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب، پشت میز کارم مینشینم و بی وقفه سه صفحه در رابطه با هر چیزی که آن لحظه به ذهنم خطور میکند مینویسم. امکان دارد این سه صفحه شرح خوابی که دیدهام، موضوعی که از دیروز ذهنم را مشغول کرده است و یا برنامهای که برای امروز دارم باشد و یا شاید همهی این موارد و حتی بیشتر از این. تفاوتی ندارد در رابطه با چه موضوعی مینویسم. در صفحات صبحگاهی هدف فقط تخلیه اطلاعات ذهنی و بی وقفه نوشتن است. به علاوه با نوشتن مداوم عادت نوشتن در شما نهادینه میشود.
شاید در وهله اول نوشتن سه صفحه در ساعات ابتدایی صبح دشوار به نظر برسد اما شما میتوانید از روزی سه سطر نوشتن شروع کنید و به تدریج حجم نوشتههایتان را افزایش دهید. تصور نمیکنم نوشتن سه سطر در روز برای کسی دشوار باشد و بتواند مدعی ضیق وقت بشود.
لازم به ذکر است که این ایده را اولین بار جولیا کامرون در کتاب راه هنرمند و حق نوشتن مطرح کرده است که برای آشنایی بیشتر پیشنهاد میکنم این دو کتاب را مطالعه نمایید.
۲- آنافورا
آنافورا یعنی تکرار واژه یا عبارت در آغاز جمله یا سطرهای پی در پی. بدین صورت که ابتدای هر جمله با یک کلمه و یا عبارت واحد آغاز میشود و مابقی جملات هر سطر متفاوت خواهد بود.
برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:
خوشحالی یعنی داشتن خانوادهٔ سالم.
خوشحالی یعنی انجام دادن کاری که دوستش دارید.
خوشحالی یعنی …
همانطور که میبینید عبارت “خوشحالی یعنی” در ابتدای هر سطر تکرار شده است. نوشتن این سطرها محدودیتی ندارد. هر بار میتوانید کلمه یا عبارت جدیدی را انتخاب کنید و در رابطه با آن بنویسید. با این کار متوجه اطلاعات و افکار خود در رابطه با موضوعات خاص میشوید البته به شرطی که دست کم پانزده سطر در رابطه با یک عبارت بنویسید؛ چون در این صورت است که وادار میشوید عمیقتر روی موضوع فکر کنید.
۳-سوال نویسی
یکی دیگر از سوژههای لیستم، نوشتن چندین سوال است. کار به این صورت آغاز میشود که هرسوالی که به ذهنم میرسد را یادداشت میکنم. مهم نیست جواب سوالات را بدانم یا واقعاً مسئلهای باشد که هیچ اطلاعاتی راجع به آن نداشته باشم. چون هر بار میتوانم جوابهای مفصلتر و بهتری به سوالات تکراری بدهم و یا یک مسئله نو مرا ترغیب به جستجو و مطالعه میکند که سرانجام مجدداً به یک نشست نوشتاری ختم میشود.
کتاب اظهارنامهها نوشتهی ماکس فریش نمونهی کاملی برای سوال نویسی است. این کتاب شامل چندین بخش است که هر بخش متشکل از سوالات مربوط به یک موضوع خاص است. با مطالعه این کتاب علاوه بر آشنایی با نحوه سوال نویسی هوشمندانه، به پاسخ دهی برای هر سوالش نیز ترغیب خواهید شد.
۴_ رونویسی
یکی دیگر از راههای گرم ماندن دست نویسنده، رونویسی است؛ رونویسی یعنی نوشتن از روی متن یا شعر سایرین، درست مانند همان املا نوشتن دوران مدرسه.
شاید از خود بپرسید خب فایده این کار چیست؟ پس لازم است بگویم با نوشتن شعر یا نثری قوی، تمرین نوشتن میکنیم. قلم ما همانطور که با خواندن آثار خوب قویتر میشود، با رونویسی نیز نثرمان بهبود مییابد. در نوشتن به علت تأملی که میکنیم بهتر متوجه بدایع متن میشویم و امکان عبور شتاب زده از متن، را نداریم. به علاوه با اصول نگارشی و ویراستاری نیز آشناتر میشویم.
از دید هر شخص نثر خوب متفاوت است پس به دنبال متنی باشید که به زعم خودتان، در این زمان بهترین کمک را به شخص شما میکند و درست مانند تمامی راهکارها، زمانی نتیجه بخش خواهد بود که مداومت داشته باشید.
در لینک زیر بیشتر به مبحث رونویسی پرداختهام:
رونویسی از متنهای خوب
۵- خواب نویسی
خوابهایی که در شبانه روز میبینیم یکی از بهترین سوژههای نوشتن است. درست است گاهی تمام آن چیزی را که دیدهایم به خاطر نمیآوریم اما به تدریج با یادداشت کردن رؤیاهایمان به محض بیدار شدن، عادت میکنیم توجه بیشتری به این مسائل به ظاهر کم اهمیت نشان بدهیم.
برای من که بارها پیش آمده است که در ابتدا تصور میکردم چیز به خصوصی به خاطر ندارم و اصلاً ارزش نوشتن ندارد اما همین که دست به قلم میشدم و سعی میکردم توالی اتفاقات را به خاطر بیاورم، صحنهها جان میگرفتند و یکی پس از دیگری از ذهنم میگذشتند.
گاهی ایدهی یک خواب را میشود چنان پروبال داد که آن را تبدیل به یک داستان کرد و گاهی یک جرقه میتواند گره از مشکل داستانتان بگشاید. کافی است فقط امتحان کنید.
۶- شکرگزاری
پنجمین سوژه نوشتاری لیستم به شکر گزاری اختصاص دارد. حتماً نباید فرد متدینی باشید یا یک حادثه دهشتناک را به سلامت پشت سر بگذارید تا شکرگزاری کنید. همین که تنتان سلامت است، افرادی دورو برتان را گرفتهاند که به شما علاقهمندند، کاری را انجام میدهید که موجب خرسندیتان است، غذایی برای خوردن دارید یا بالاخره توانستید کاری را که مدتها به تعویقش میانداختید را به نحو احسن به پایان برسانید، میتوانید شکرگزار باشد. کافی است سعی کنید زیباییها و نعماتی را که در اطرافتان است را ببینید؛ هر روز به دنبال سوژه جدیدی برای شکر گزاری باشید و آن وقت متوجه میشوید روزگار آنقدرها هم بیرحمانه با شما طی نمیکند و شاید پس از این بتوانید بیشتر نیمه پر لیوان را ببینید.
۷- نوشتن با لغت نامه
یک نویسنده علاوه بر یادگیری فنون نویسندگی، باید برای ارتقای دایره واژگانش نیز تمرین کند؛ چون در این صورت است که میتواند در سطوح مختلف و در صورت اقتضا، متون متفاوت برای مخاطبین بنویسد. به علاوه بتواند به راحتی جان کلام سایر متون را درک کند و در حیطههای مختلف مطالعه کند.
نوشتن با لغت نامه شما را با دنیای بی کران لغتهای جدید آشنا میکند. هر روز چند لغت ناآشنا را انتخاب کنید و سعی کنید متنی بنویسید و هرطور شده این کلمات را در آن بگنجانید. علاوه بر این میتوانید از لغات جدیدی که در سایر متون به آن برخوردید نیز در نوشتهتان استفاده کنید.
این تمرین از آن دسته تمرینهایی است که هیچ گاه تاریخ انقضا ندارد و شاید در ابتدا کمی دشوار برسد اما این نکته را نیز همیشه مدنظر داشته باشید که غنای کلمات به متن و قلم نویسنده اعتبار میبخشد.
۸- نوشتن با عکس یا نقاشی
یک عکس را انتخاب کنید و ده دقیقه خوب به آن نگاه کنید. سعی کنید به تمامی جزئیات تصویر دقت کنید و بعد با استفاده از افکاری که در حین تماشای عکس از ذهنتان عبور کرده متنی بنویسید. این متن میتواند داستانی راجع به سرگذشت یک شخصیت باشد، چگونگی پیدایش این چشمانداز زیبا یا تهدیداتی که متوجه آن است، مشاجره بین شخصیتها و یا هرآنچه که با دیدن آن عکس به ذهنتان خطور کرده است.
نوشتن با نقاشی نیز به همین صورت است. به نقاشی توجه کنید و سپس از ذهنیات و تخیلات خودتان در رابطه با آن کمک بگیرید و متنی بنویسید.
۹- نوشتن با موسیقی
موسیقیهای بی کلام را انتخاب کنید و سعی کنید به آن گوش بسپارید. فراز و فرود موسیقی تداعی گر داستان یا جرقهای برای نوشتن شما خواهد بود. باید بدانید که علت انتخاب موسیقی بی کلام این است که آهنگهای دارای متن مانع تمرکز و شکل گیری متنی منسجم میشوند.
شاید در ابتدا این تمرین دشوار به نظر برسد اما به تدریج شاهد معجزات شگفت انگیزش خواهید بود.
۱۰- خاطره نویسی
بی شک همهی انسانها کوله باری از خاطرات دارند که میتوانند برای داستان نویسی از آن بهره ببرند. کافی است با اندکی زیرکی جستجویی در این گنجینهی بی انتها نمایند تا متوجه شوند که خاطره صرفاً نوشتن از مسافرتها، مهمانی یا جشنهای به خصوصی نیست. هر اتفاقی اگر از منظر درستی دیده شود و پرداخت مناسبی داشته باشد میتواند جذاب و خواندنی باشد. البته لازم به ذکر است هر چیزی ارزش نقل کردن ندارد پس ابتدا با ترازویتان سبک سنگین کنید و بهترینها را برای ارائه انتخاب کنید.
گاهی اوقات شاید در لحظه چیز مطلوبی به ذهنتان نرسد. کافی است ابتدای سطر را با جملات زیر آغاز کنید تا کمکی به نظم ذهنیتان بکند:
به خاطر میآورم که سالها پیش …
خوب یادم هست که …
۱۱- نوشتن با زاویه دید
زاویه دید یعنی اینکه خواننده حوادث داستان را از نگاه چه کسی ببیند و از آنجایی که سه نوع زاویه دید برای هر داستان میتوان در نظر گرفت، این میتواند تمرین مناسبی برای مهارت یافتن در این زمینه باشد.
هر بار یکی از زوایای دید را برگزینید و بر اساس آن داستانی بنویسد یا میتوانید یک داستان بنویسد و مجدداً آن را با زوایای دید دیگری بازنویسی کنید.
در مطلب زیر به صورت کامل تر به مبحث زایه دید پرداخته ام:
انواع زاویه دید در داستان
۱۲- شعر نویسی
گاهی اوقات نوشتن احساسات و نظریات در قالبی مانند شعر باعث انتقال بهتر درونیات میشود. اطلاع داشتن از عروض و آرایهها و وزن و … برای سرودن شعری اصولی ضروری است اما لازم نیست به دلیل عدم اطلاعات کافی خودتان را از این موهبت منع کنید. چون لزومی ندارد تمام نوشتههایتان را به انتشار بگذارید. در وهلهی اول هدف نوشتن و تمرین کردن است. هرچند در ادامه برای کار حرفهای و آشنایی بیشتر یافتن منابع آموزشی و پیگیری از قواعد اصلی ضروری است.
خواندن سایر اشعار مطرح میتواند منبع الهام خوبی برایتان باشد. حتی میتوانید ابتدا یک شعر بخوانید و سپس بر اساس حسی که پیدا کردهاید شعری بنویسد.
۱۳- آرزو نویسی
روزانه هزاران میل و آرزو در انسان متولد میشود. بعضیها ماندگار میشوند و برخی دیگر به همان سرعت پیدایش ناپدید میشوند. حال ثبت و نوشتن آرزوهایی که از وادی ذهن میگذرد میتواند یکی دیگر از تمرینهای نشست نوشتاریتان باشد.
گاهی فراموش میکنید که داشتههایتان آرزوهای پیشینتان بودند، گاهی با ثبت آرزوها در جایی خارج از ذهن، برای محقق شدن آن ها مصممتر میشوید و گاهی از مهملاتی که دورهای ذهنتان را درگیر کرده بود به خنده میافتید. در هر صورت به نظرم آرزوهای آدمی ارزش ثبت کردن را دارد.
۱۴- جمله قصار
آفوریسم یا جمله قصار بیان مقصود با ایجاز است؛ به بیانی دیگر گفتن اصل مطلب در جملاتی کوتاه و با حداقل کلمات. نوشتن چنین جملاتی ابداً کار سادهای نیست اما باعث میشود از این پس روی جملاتتان حساستر شوید. عوض اضافه گویی جان کلام را راحتتر به مخاطب نشان دهید.
خواندن جملات قصار سایر بزرگان میتواند منبع الهام خوبی برایتان باشد به علاوه فضای ذهنیتان برای خلق چنینی جملاتی آمادهتر میشود.
۱۵- دیالوگ نویسی
همهی ما هر روز ساعاتی متمادی یا در حال گفتوگو با اطرافیان هستیم و یا درگیر گفتگوهای درونی. بنابراین میتوانیم از همین امر متداول برای تقویت گفتوگوهای واقعی و یا گفتوگوهای داستانیمان بهره ببریم به شرطی که آن را روی کاغذ بیاوریم.
هر بار میتوانید موضوع جدیدی را انتخاب کنید و از زبان خودتان و فرد یا افراد دیگری گفتگو بنویسد و ماجرا را بسط دهید. فقط سعی کنید گفتگوها به گونه باشد که راه به گفت و گوی بعدی بدهند؛ به عبارتی گفتوگو را طوری بنویسید که فرد مقابل در گفتوگو، وادار به پاسخ گویی باشد و مکالمه تمام نشود.
نیازی نیست گفتوگوها را تبدیل به مشاجره کنید. همین مطرح کردن یک مسئله و بیان راهکارها و نظریات افراد میتواند یک گفتوگو خوب باشد.
برای تقویت مهارت گفتوگو نویسی، خواندن نمایشنامهها میتواند بسیار چاره ساز باشد. با دیدن نمونهها بهتر میتوانید مکالمات هوشمندانهای در جهت پیشبرد اهدافتان بنویسید.
برای درک بهتر شیوه دیالوگ نویسی پیشنهاد می کنم نوشته زیر را بخوانید:
مونولوگ و دیالوگ
۲ دیدگاه در “راجع به چی بنویسم؟”