یکی از مهمترین وجه تمایز بین یک داستان گیرا و یک داستان معمولی در میزان جزئی نگاری نویسنده است. اینکه نویسنده تا چه اندازه توانسته جزئیات کوچک اما حیاتی را به داستانش وارد کند تا صحنه برای خواننده ملموستر باشد.
اغلب ما جزئیات را میبینیم، در صحبتهایمان به آنها اشاره میکنیم اما کمتر در داستانهایمان به آنها میپردازیم. تصور میکنیم جز زواید داستان محسوب میشوند و یا شاید آن قدر ساده و پیش پا افتاده در نظرمان جلوه میکنند که لزومی نمیبینیم تا آنها را روی کاغذ بیاوریم.
در حالی که باید این را در نظر داشت که خواننده محیط و حالات افراد و حوادث را صرفاً از چشم کسی میبیند که حوادث داستان را روایت میکند. تنها راه دریافت اطلاعاتش محدود به راوی است. حالا اگر راوی از بیان تمام جزئیات امتناع کند چه میشود؟
خواننده به درستی نمیتواند با داستان و حوادث آن ارتباط برقرار کند، برای رویارویی با حوادث در حال وقوع آماده نشده است، متوجه احساسات نهفته شخصیتها نمیشود، قادر نیست به مقدار لازم تصویر سازی کند و تمامی این مشکلات نشئت گرفته از پرداخت کم نویسنده به جزئیات است.
تمرین جزئی نگاری بیشتر
مطالعه
برای اینکه متوجه لزوم جزئی نگاری شوید دست کم باید چندین کتاب بخوانید. در هر صحنهای که خواندید از خود بپرسید اگر این جزئیات از داستان حذف میشد آیا به داستان لطمهای وارد میشد و یا با توجه به این جزئیات داستان و حوادث آن برایتان ملموستر بوده است.
جزئی نگاری
سعی کنید یک اتفاق ساده مثل صبحانه خوردنتان و یا بازی با کودکتان را با تمامی جزئیات یادداشت کنید. درست مانند نوشتهٔ زیر:
با دستمالی نمدار چند مرتبهای روی برگها دست کشید تا خاکشان را بزداید. برگهای گل رز کوچکتر از آن بودند که به راحتی بتواند تکتکشان را خاکگیری کند. سوزش سر انگشتش هم قطع نمیشد. حوصلهاش سر رفت و پارچ آب را برگرداند روی گلدان.
تکههای گِل و برگهای خشکیدهٔ توی گلدان روی رومیزی آبی رنگش پرتاب شدند و باز به این فکر کرد که چرا هنوز هم این گلدان را توی خانهاش نگه داشته وقتی صاحبش دیگر هیچوقت برنمی گردد؟
در مثال بالا سعی شده یک کار ساده مثل تمیز کردن گل با جزئیاتی که صحنه را برای خواننده ملموس میکند توصیف شود. شما هم سعی کنید حوادث به ظاهر ساده را با جزئی نگاری توصیف کنید.
در قرن نوزده و بیست به این دلیل که تلویزیون و رسانههای جمعی به این صورت وجود نداشت، جزئی نگاری بیشتری در آثار داستانی دیده میشد اما به تدریج این جزئی نگاری به حداقل رسید؛ حداقلی بسیار تأثیر گذار.
شما نیز با مطالعه و تمرین جزئی نگاری به تدریج متوجه خواهید شد که چه جزئیاتی به پیشبرد داستانتان کمک خواهند کرد و چه جزئیاتی زوائد محسوب میشوند.
سلام. مطلب خوبی بود.
کاملا درست میگید. جزئیات خیلی مهمه . به نظرم آگاهانه تماشا کردن دنیا هم میتونه تمرینی باشه برای دقت به جزئیات بیشتر و کمک کنه بهتر بنویسیم.
سلام. مطلب خوبی بود.
کاملا درست میگید. جزئیات خیلی مهمه . به نظرم آگاهانه تماشا کردن دنیا هم میتونه تمرینی باشه برای دقت به جزئیات بیشتر و کمک کنه بهتر بنویسیم.
سلام. خیلی ازتون ممنونم بابت مطالعه و ارائه نظر ارزشمندتون.