بودن در یک مکان آرام با چشم اندازی زیبا و نشستن پشت یک میز کار اختصاصی که تمامی امکانات لازم برای یک نویسنده را دارا باشد، آرزوی هر شخصی است.
برخی افراد از چنین موهبتهایی بهرهمندند اما اغلب ما در فضایی مشترک که صدای تلویزیون، بازی بچهها یا حتی جر و بحث همسایه کناریمان به گوش میرسد زندگی میکنیم. ممکن است حتی یک میز کار اختصاصی نداشته باشیم و یا فضایی برای دسته بندی و چیدن کتابهای عزیزتر از جانمان در گوشهای از خانه وجود نداشته باشد و به ناچار کتابهایمان را توی پستو روی هم تلنبار کنیم. ممکن است تنها امکانات ما برای تولید محتوا محدود به یک تلفن همراه ساده و یک سیستم قدیمی و چند قلم باشد. اما چاره چیست؟
اگر در تصمیمان جدی هستیم نمیتوانیم خود را متوقف کنیم، با این بهانهها مانع رشدمان بشویم و دست روی دست بگذاریم تا روزی شرایط ایده آل به یکباره محیا شود و آن وقت دست به کار شویم.
ما چارهای جز پذیرش شرایط موجود نداریم. باید بدانیم با توجه به این امکانات چطور میتوانیم بهترین بهره را ببریم. گاهی برای فراهم کردن شرایط مطلوب باید مدتی سختی را تحمل کرد و تا یک عمر راحت کار کرد.
من اوایل کارم هرگونه صدایی در اطرافم موجب رنجشم میشد، تمرکزم به هم میریخت و کاری که میتوانست در نیم ساعت به اتمام برسد گاهی تا یک ساعت هم طول میکشید. به تدریج دریافتم که نمیتوانم مکانی را بیابم که هیچ صدای مزاحمی در اطرافم نباشد. باید قدرت تمرکزم را افزایش دهم و خودم را با شرایط موجود وقف بدهم. به تدریج حتی باوجوداینکه تلویزیون در اطرافم روشن است میتوانم کتاب بخوانم یا بنویسم و به ندرت صدایی افکارم را آشفته میکند.
گاهی هم میتوان با فراهم کردن شرایطی خلوت لازم را برای خود به وجود بیاورید. به طور مثال از خانه بیرون بزنید و به دنجترین نقطه پارک نزدیک خانهتان بروید و ساعاتی در آنجا به امورتان رسیدگی کنید.
میتوانید ساعت بیداریتان را تغییر دهید و پیش از اعضای خانواده از خواب برخیزید تا در منزلتان دست کم ساعتی از فضای دلخواهتان بهره ببرید.
با گروه یا دوستی که تمایل به همکاری با شما دارد به تدریج ابزار مربوطه را تهیه کنید و به صورت اشتراکی از آنها بهره ببرید.
گاهی مسائل را چنان سخت و لاینحل تصور میکنیم که دیگر لذتی از هدف و انجام آن نمیبریم. میشود با کمی صرف وقت و تجزیه و تحلیل، شرایط را بهگونهای رقم بزنیم که حداقل نزدیک به خواسته و آرزوی ما باشد.
دیدگاهها